English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5936 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
transporters U منتقل کننده
transporter U منتقل کننده
transferor U منتقل کننده
audio U ماشین منتقل کننده سیگنالهای صوتی به نوار مغناطیسی
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
loop U برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
looped U برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
loops U برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
closed cycle reactor system U در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
rs c U استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
analog transmission U انتقال یا مخابره قیاسی مخابره انالوگ
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
serial transmission U مخابره سری مخابره نوبتی
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
service message U پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
fillers U پر کننده
mauler U له کننده
skittish U رم کننده
solver U حل کننده
wheezy U خس خس یا خر خر کننده
thinner U کم کننده
hopper U لی لی کننده
hoppers U لی لی کننده
repudiationist U رد کننده
rebutter U رد کننده
squelcher U له کننده
abjurer or abjuror U کننده
swooner U غش کننده
crusher U له کننده
whisperer U پچ پچ کننده
renunciant U رد کننده
syncopator U غش کننده
commulator U یک سو کننده
renunciant U کننده
ear-splitting U کر کننده
catterer U پچ پچ کننده
percutient U دق کننده
crepitant U خش خش کننده
spurner U رد کننده
sensor U حس کننده
squasher U له کننده
surfy U کف کننده
prattfall U پچ پچ کننده
fillets U پر کننده
benders U خم کننده
filleting U پر کننده
bandwidth U یچ کننده
deflective U کج کننده
filleted U پر کننده
fillet U پر کننده
noncommittal U رد کننده
attenuant U اب کننده
tracker U پی کننده
prater U پچ پچ کننده
refutatory U رد کننده
deletive U حک کننده
fluxing oil U اب کننده
refutative U رد کننده
refuser U رد کننده
jaberer U پچ پچ کننده
trackers U پی کننده
bidder U کننده
filler U پر کننده
fizzy U کف کننده
solvent U اب کننده
solvents U اب کننده
mumbler U من من کننده
doer U کننده
doers U کننده
wheezier U خس خس یا خر خر کننده
wheeziest U خس خس یا خر خر کننده
puffer U پف کننده
attacking U تک کننده
mitigative U کم کننده
bender U خم کننده
bidders U کننده
mitigatory U کم کننده
debater U منافره کننده
consumers U مصرف کننده
harassing U ایذا کننده
assailants U حمله کننده
maddening U دیوانه کننده
fawning U مداهنه کننده
purifier U تطهیر کننده
purificatory U پاک کننده
gruelling U تنبیه کننده
purificator U پاک کننده
purificator U تطهیر کننده
assailant U حمله کننده
pursuant U دنبال کننده
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1من میخواهم بگویم پایت را خم نکن
1confinement factor
1معنی lead lag compensator
1روی پوسته تخم مرغ قدم برداشتن چه اصطلاحی در زبان انگلیسی دارد؟
4express, overexpression
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
2پن مرطوب کننده
2پن مرطوب کننده
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com